هرچی که تو دلمه

سلاما

اخ جون امروز امتحان شهر دادم وقبول شدم فردابایدبرم مشهددلم یه جوریه کمی خوشحال و

خیلی ناراحت نمیدونم این چه اخلاق بدیه که من دارم ازوقتی رفتم دانشگاه وابستگیم به خونوادم بیشترشده

وکنارشون یه احساس ارامش خاصی دارم  اصلاباورم نمیشه فردابایدبرم به هیچ وجه وای دیگه ترم بالایی شدیم ر

فت حالاکه به زندگیم نگاه میکنم میبینم خیلی خیلی اصلاحدنداره خیلی کمکم کرده قشنگ حضورشوحس

میکنم امروز کناربیمارستان توی ماشین نشسته بودم منتظربابام بودم یهوامبولانس اومد وبعدشم صدای

قران و.......خیلی دلم بدجوری لرزیدخیلی ترسیدم پیش خودم گفتم یه روزی هم منو اینجوری میبرن همینجور

که توی فکر بودم یهو سرم چرخید سمت راستم که روی دیوار یه سخن ازامام علی نوشته بود که غصه فردای

نیامده رانخور در حال حاضر بار امروزت راسنگین نکن همچین جا خوردم خدارو نزدیکم حس کردم خیلی نزدیک انگار ا

ین حرف خدابود  باز فردا باید تنها توی جاده بشینم من وخداوجاده وای که پقدر حوصلم سر میره خدایاکمکم کن مثل

همیشه خیلی دوست دارم عاشقانه میپرستمت وای امشب توی حرم دعای کمیل میخونن یادش به خیر چه حالی

میکردم میرفتم صحن انقلاب وروبروی گنبد طلا خداجونم شکرت


برچسب‌ها:
پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, 20:3 نسیبه| |

سلام دوستای مهربونمخب تابستون هم که تمومید وکم کمک داره پاییزازراه میزسه کم کم منم دارم وارد 21سالگی میشم 8مهر 20 سالم تموم میشه وای باورم نمیشه چه زودبزرگ شدم تابه خودم امدم  دیدک وای دانشجوی

سال سوم شدم وای دوباره سختی هاشروع میشه این ترم ازاسم درسام معلوم میشه خیلی سختن باید جدی جدی

این ترم بخونم این حرف رو همیشه میزنم ولی بهش عمل نمیکنم انشاالله جمعه میرم مشهد

دوباره روزای پرخاطره شروع میشه هم خاطره های تلخ هم شیرین روزایی که باید 17ساعت توی راه تنها بشینم وبه جاده

خیره بشم روزایی که تنهامیرم حرم وکلی اروم میشم وکلی حال میکنم خداکنه امسال یه دوست خوب دیگه توی

خوابگاه پیداکنم  امسال بیشترمیام خاطره هامو بنویسم حدودیکساله که حرفامو اینجا مینویسم ودر طول این مدت یه دوست گل گلاب پیداکردم خودش میدونه کیو میگم خیلی دوستش دارمامیدوارم هرجاهست درپناه خدای مهربون

موفق وشاد باشه

 


برچسب‌ها:
شنبه 25 شهريور 1391برچسب:, 14:16 نسیبه| |

Design: ♀ali-hadis♂