هرچی که تو دلمه

سلام سلام يه سلام گرم كه توي اين هواي سرد خيلي ميچسبه واي كه چقدر سردهhttp://www.kolobok.us/smiles/user/vala_04.gifمن كه امسال خيلي سرمايي شدم حقيقتش اصلا از زمستون وسرما خوششم نمياد توي زمستون همه چيز بي روح ميشه ولي وقتي برف ميباره همه چي خيلي قشنگ ميشه و لذت ميبرم ولي برف كه نباشه حالم ميگيره مخصوصا توي شهر ما كه يه قطره بارون به زور ميباره همه جابرف ميباره سرماش مياد واسه ما سرماش خيلي سوز داره خشكه حتماخدا اينجوري ميخواد منم راضيم به خواست خداجونماين چند روز نمرات درخشانمو زدن اگه دبيرستان بودم همچين نمره هايي ميبردم اينجوري .. ميشدم ولي الان با ديدن نمره 13 در رياضي همچين ذوق زده شدمهورااااااااااااااااااااااااااا واز ديدن بعضي ها هم ولي خداروشكر به خير گذشت كه هيچي نيفتادم مگه من چه گناهي كردم باباجان من درساي رشته ي خودمو دوست دارم نه رياضي وامار واستاتيك و....من كلا استعداد رياضي ندارم به قول بابام ميگفت از يكي از درسات كه خوشت نمياد اون يكي هم كه سخته اون يكي هم كه استاد كم نمره ميده قربونش برم مردم از خنده هميشه عادتشه از اين كنايه ها ميزنه وخندم ميگيره قصدشم همينه خداجونم شكرت كه خونواده ي به اين خوبي دارم راستش اين روزا خيلي فكر ميكنم به روزاي بد به روزاي خوب به خودم تاحالا شده ازخودتون اعصباني بشيد ؟امروز اينقدر خودمو دعوا كردماخه  خيلي پروشدم توقعاتم بالا رفته زود رنج شدم بعضي وقتا زود از كوره در ميرم وناراحت ميشم تازه ديروز يه خبطي كردم يه جايي بايد ميرفتم كه چون از دستشون ناراحت بودم نرفتم البته خودشون فهميدن ولي قول ميدم حتماتا بمم برم  حس ميكنم خداروناراحت كردم ام خداكمكم كردم كه اشتاباهاتمو بفهمم وجبران كنم ازامروز شروع كردم تاالان كه بچه ي خوبي بودم عصري هم مامان جونم خواب بود رفتم حلواخرمايي بااتش عشقم براشون درست كردم تا رفتاربد ديشبمو جبران كنم اوناهم منوبخشيدن وامشبم بابام به نشونه ي اشتي وبخشش برام كلي چيزاي خوشمزه گرفته خيلي خوشحالم كه منو بخشيدم از اين به بعد منم ميشم يه دختر گل گلاب وبنده ي خوب خدا خداجونم عاشقتم تنهام نذار كمكم كن هميشه عاشق خوبي برات باشمو ناراحتت نكنم وازت دور نشم خداجونم شكرت


برچسب‌ها:
یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:, 17:18 نسیبه| |

سلام سلام من اومدم داداش بشار مهربون وحديث جونم چه طورند ؟من اومدم تا بازم از چيزاي كه تو دلم ميگذره بنويسم تا اروم بشم كلي حرف دارم  خداروشكر از شر امتحانات جان فرسا راحت شدم واي كه چقدر سخت بود چه روزاي بدي بود بافرجه هام نزديك 1ماه شد كه درس خوندن ما ادامه داشت ديگه حالم از هرچي امتحانه بهم ميخوره خيلي كشش دادن فقط بلدن روزاي بدو كش بدن نامردا فقط يك هفته بهمون استراحت دادن بچه هاي كلاسمون كه اكثرا مشهدين در كمال نامردي ميخوان 15 برن سركلاسا ديگه مثل پارسال بامرام نيستن راستش اصلا از هم كلاسيام راضي نيستم اصلا اون چيزي كه در مورد دانشگاه فكر ميكردم همش بر باد رفت وقتي امروز به وبلاگ كلاسي يكي از دوستام رفتن فقط بهشون غبطه خوردم چقدر باهم خوبن وبهشون خوش ميگذشت بچه هاي ما هم حسودن هم نامرد مثلا پسرامون پارسال بدون اطلاع دادن به دخترا براي خودشون وب گروهي زدن ونوشتن اين وب مخصوص هم كلاسيامونه حتي به ما خبرشو هم ندادن تا اينكه خودم به طور اتفاقق داشتم وب گردي ميكردم كشفش كردم اصلا مارو ادم حساب نكردن مثل....توچشمات خيره ميشن ويه سلام نميكنند اينقدر بي ادب!!!يا مثل ...حسودن يكبار من دستمو بلند كرده بودم ازاستادمون سوال داشتم همون لحظه يكي از پسرا هم دستشو بلند كرد استاد اول جواب منو داد فقط از حسودي داشت ميتركيد شروع كردن غرغر كردن كه چرا اول جواب منو داده استاده !وكاش همينقدر كه چشماشونو به كار ميندازن عقلشونو هم به كار مينداختند دخترامونم چند لحظه قبل از استاد ميان وبه محض تموم شدن كلاس انگار يكي فراريشون داده باشه ميرن چندتا هم خوابگاهي هستيم به زور جواب سلاممو ميدن فقط يكيشون معرفت سرش ميشه اونم يه كم من بيچاره تحمل هم چين فضايي برام سخته چي فكر ميكردم چي شد!!!بين خودمون بمونه اخه به خودشون كه نميتونم بگم روي دلم سنگيني ميكرد فقط دوست داشتم اين روزا بهترين روزاي عمرم باشه تا درد دوري رو بتونم تحمل كنم ولي افسوس خيلي احساس تنهايي ميكنم وغصه ميخورم اين روزا يه باوجود اينكه بين خونوادم هستم خيلي احساس تنهايي ميكنم يه غم عجيب روي دلمه خودمم دليلشو درست نميفهمم


برچسب‌ها:
سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, 19:24 نسیبه| |

سلام اقابشار راست میگید این چیزا ارزششو نداره خودمو ناراحت کنم  درسته خیلی برام سخته ولی شاید خدا داره منوامتحان میکنه منم بالطفش سعی کردم بهش نزدیکتربشم وازش کمک بخوام بازم مثل همیشه کمکم کرد وحس میکنم خدا دوستم داره ومواظبمه قربون خدابرم که هوامو داره مامانم داره میاد مشهد پیشم وای خدایا شکرت دیگه خیلی دلم تنگ شده بود دیگه بریده بودم راستی امتحان امروزمو بد ندادم خداروشکر خدا به دل استاده انداخت که کمکون کنه یه مساله که سخت بود برا حل کرد ببا دمش گرم ولی مردشور ریاضی رو ببرم اینقدر حرصمونو در میاورد اومده جقدر کنارم وایستاده تنها راهنماییش این بود فکر کن خیلی نامرده بی خیال الان اینقدر خوشحالم فردا این موقع بامامانم توی حرمیم برای همتون دعامیکنم شماهم فذاموشم نکنید


برچسب‌ها:
شنبه 1 بهمن 1390برچسب:, 13:0 نسیبه| |

Design: ♀ali-hadis♂