هرچی که تو دلمه

سلام دوستاي گلم شرمنده كم سر ميزنم يا دير به دير اپ ميكنم اخه حوصله ندارم بيام كافي نت دانشگاه راستي يه خبر خوب پس فردا دارم ميرم به سوي ديارخودم رفتم ايشالا اينترنت لپ تاپمو رديف ميكنم همش ميام پيشتون امشبم بعد از يك هفته دانشگاهمون به مناسبت ولادت امام رضا جشن گرفت كلي توجيهمون كردن كه بعد از يك هفته هيچ اشكالي نداره خلاصه مسابقه هم داشتند مجريه منو اشاره كرد كه برم 5 نفر شديم روبروم هم يكي از پسراي كلاسمون نشسته بود زل زده بود اكثرشون دوچشم دارن 4تا ديگه قرض ميكنن منم خجالت ميكشيدم ديگه بعدمجريه يه چيزايي گفت حال كردم خيلي خوشم اومد گفتش كه من خانمهاي چادري رو انتخاب كردم شروع كرد به تعريف كردن خلاصه به خير گذشت يه مموري 4گيك دادن پسراگفتن نامرديه مجريه گفت اين چيزا مهم نيست اينها فاطمه ي زهرا رو دارن و.............يادم نيست چي گفت ولي واقعا خوشحال شدم وبه حجابم افتخار كردم فعلا


برچسب‌ها:
شنبه 23 مهر 1390برچسب:, 19:21 نسیبه| |

 

دوباره بال وپر پروازم درآمد
دوباره عشق سویم با سر آمد
گشتم کبوتر تا دیار خانه زادی
تنها همین کار از دل عاشق برآمد
قصد زیارت کردم و اوجی گرفتم
روحی مرا در چار چوب پیکر امد
دور حرم چرخی زدم دیدم برای
جارو کشیدن جبرئیل شهپر آمد
بستم دخیلم را به یک جسم مشبک
گویا صدایی از دل آهن بر آمد
خوش آمدی ای زائر شوریده حالم
دلتنگ تو بودم در آفاق خیالم

به گوش دل ندا آمد، که يار دلربا آمد .... به درد ما دوا آمد، رضا آمد، رضا(ع) آمد
خدا داد آنچه را وعده،‌ بشد در ماه ذيقعده ... که آمد بهترين بنده، رضا آمد ، رضا آمد


برچسب‌ها:
شنبه 16 مهر 1390برچسب:, 13:50 نسیبه| |

سلام وصدسلام امروز كه رفتم كلاس قبل از اينكه استاد بياد يهو سه تا از دخترا يه سوسك ديدن يه جيغ

بلند زدن وپريدن وسط كلاس پسرا زدن زير خنده خيلي بلند خنديدن بعد يكي از دخترا پاشد سوسكه رو

كشت براش كف زدن خدايي خيلي حركتشون زشت بود كه جيغ زدن ابروي دخنرا رو بردن بعد كه استاد

 اومد گفت برام يه مثال در مورد جمعيت نامحدود بزنيد يكي از پسرا گفت جمعيت سوسكهاي دانشكده

كلاس از خنده رفت رو هوا بعد از كلاسم رفتم پارك ملت بعد رفتن امر تغذيه واسه شام كه كاغذ

فراموشي بگيرمدير  اقاهه پشت ميز خم شده بودفكر كرد نميبينمش


برچسب‌ها:
سه شنبه 12 مهر 1390برچسب:, 19:15 نسیبه| |

سلام واي چند روزه نيومدم دلم تنگ شده كلي حرف دارم سعي ميكنم خلاصه كنم 5شنبه از خونمون حركت كردم صبح جمعه رسيدم دانشگاه توي راه اينقد حوصلم سر رفته بود كه نگو يه پسره بي شخصيت خيلي وقتا كه ميام مشهد تواتوبوس هست بي تربيت بي شخصيت اينقدر گنده دماغه كه نگو كلي هم دوست دختر داره حالم ازش بهم ميخوره اگه از يكي بدم بياد درست حسابيمتنفر ميشم ازش ووجودشو نميتونم تحمل كنم حالا اين بي شخصيت ميخواست بهم شمارشو بده خيلي اعصباني شدم دلم ميخواست خفش كنم صبح وقتي رسيدم خوابگاه اينقدر دلم گرفته بود اخه 6رسيدم كه همه خواب بودم منم خوابم نميبرد اعصابم خرد بود دلم گرفته بود اما عصرش رفتيم حرم وبعدم يه كيك خوشمزه گرفتم اخه جمعه 8مهر تولدم بود شبم يه تولد باحال گرفتيم خوش گذشت جاتون خالي ديگه اينكه يه شب قبل از اينكه بيام رفتيم بيرون بابام سوپرايزم كرد و واسم لپ تاپ خريد ديگه چيز خاصي نيست نظر يادتو نره حوصله نداشتم شكلك بذارم فعلا


برچسب‌ها:
یک شنبه 10 مهر 1390برچسب:, 18:58 نسیبه| |

سلام صدتاسلام به روي ماهتون  خوبيد چندتا خوبيدمن كه خيلي خوبماخه فردا روز دختره فرداشم تولد خودمه فردا قراره برم مشهد دانشگاه برم حرمبرم پيش دوكساي خوفم.از صديقه جونم هيچ خبري نيست انگار اب شده رفته تو زمين اعصبانيم از دستش اگه دستم بش برسهاپ ديگم از دانشگاهمونه با اينترنت مفتي اينقد حال ميده فعلا خدانگهدارتون


برچسب‌ها:
چهار شنبه 6 مهر 1390برچسب:, 13:51 نسیبه| |

Design: ♀ali-hadis♂