هرچی که تو دلمه

به نام خدای مهربون

تصمیم گرفتم رازمو اینجا برای خودم یادگاری بنویسم 

از حال و روز این روزام بگم از وجود تو بگم جان مادر

باورم نمیشه اینقدر بزرگ شدم اینقدر خدا دوستم داره که منو لایق مادرشدن کرده

99/2/17 بود که در کمال ناامیدی و حال بدم متوجه شدم خدا بهم نگاه کرده خدا صدامو شنیده از ته قلبم به خدا توکل کرده بودم هر زمانی که خودش صلاح میدونه فرشته کوچولو را بهم هدیه بده

درست مثل زمان ازدواجم زمانی که بریده بودم خدا معجزه کرد برام درست تو لحظلت سخت زندگیم برام یه پناه فرستاد یه هدیه از طرف خدا بود که خدا بهم بفهمونه نسیبه اینم واسطه ی منه برای اروم کردنت من میبینمت بنده ی من  

اینبار هم زمانی که حالم خیلی بد بود خدا دوباره معجزه کرد و زندگیمو زیر و رو کرد

اره جان مادر درست روزی که فکرشو نمیکردم و ناامید بودم وارد زندگیمون شدی اون لحظه باورم نمیشد تا ازمایش دادم و از شوق اشک ریختم 

مامان نازم انشاالله تا چند هفته دیگه مشخص میشه دخملی یا پسرقندعسل



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
پنج شنبه 19 تير 1399برچسب:, 19:33 نسیبه| |

Design: ♀ali-hadis♂